خواهرم ؛ ای کاش بجای بیل و کلنگ ، کتاب و قلم توزیع و دروازه های پوهنتون ها و مکاتب به روی تان باز می شد!
نقش قلم در حيات انسانها
عبدالرؤف توانا
از مهمترين رويدادهاى زندگى بشر – پيدايش خط ، و راه افتادن قلم بر صفحه كاغذها يا سنگها بود ، و همان بود كه دوران تاريخ را از ما قبل از تاريخ جدا كرد .
گردش نيش قلم بر صفحه كاغذ ، سرنوشت بشر را رقم مىزند ، لذا پيروزى و شكست جوامع انسانى به نوك قلمها بسته است.
قلم حافظ علوم و دانشها ، پاسدار افكار انديشمندان ، حلقه اتصال فكرى علما ، و پل ارتباطى گذشته و آينده بشر است ، و حتى ارتباط آسمان و زمين نيز از طريق لوح و قلم حاصل شده است ! قلم انسانهائى را كه جدا از هم ، از نظر زمان و مكان ، زندگى مىكنند پيوند مىدهد ، گوئى همه متفكران بشر را در تمام طول تاريخ ، و در تمام صفحه روى زمين در يك كتابخانه بزرگ جمع مىبينى ! قلم رازدار بشر ، و خزانهدار علوم ، و جمعآورى كننده تجربيات قرون و اعصار است ، و اگر قرآن به آن سوگند ياد مىكند به همين دليل است زيرا هميشه سوگند به يك امر بسيار عظيم و پرارزش ياد مىشود .
و البته قلم وسيلهاى است براى ما يسطرون و نوشتهها كه قرآن به هر دو سوگند ياد كرده است ، هم به ابزار و هم به محصول ابزار.
و در حديث ديگرى آمده است : اول ما خلق الله تعالى جوهرة ) نخستين چيزى را كه خدا آفريد گوهرى بود و در بعضى از اخبار نيز آمده است : ( ان اول ما خلق الله العقل ) نخستين چيزى را كه خدا آفريد عقل و خرد بود.
توجه به پيوند ويژهاى كه در ميان گوهر و قلم و عقل است مفهوم اول بودن همه آنها را روشن مىكند.
خداوند بعد از آفرينش قلم به او فرمود : بنويس ! و او آنچه را بوده و خواهد بود تا روز قيامت نوشت ! گرچه قلم در اين روايت اشاره به قلم تقدير و قضا و قدر است ، ولى هر چه هست نقش قلم را در سرنوشت بشر و مقدرات او روشن مىسازد .
بعضى از دانشمندان گفتهاند :
بيان دو گونه است : بيان زبان ، و بيان قلم ، بيان زبان با گذشت زمان كهنه مىشود و از بين مىرود ، ولى بيان قلمها تا ابد باقى است ! و نيز گفتهاند : پايه امور دين و دنيا بر دو چيز است : قلم و شمشير و شمشير زير پوشش قلم قرار دارد ! همين معنى را بعضى از شعراى عرب چنين به نظم آورده : كذا قضى الله للاقلام مذ بريت ان السيوف لها مذ ارهفت خدم ! خداوند اينگونه براى قلم از آن روز كه تراشيده شد مقدر كرده است كه شمشيرهاى تيز خدمتگزار آن باشند ! ( اين تعبير اشاره لطيفى است به تراشيدن قلم به وسيله چاقو و قرار گرفتن تيغهاى تيز در خدمت قلم از آغاز كار ) .
براى قلم نويسندگان همين افتخار و سربلندى در تمام دوران جهان بس كه خداوند سوگند به قلم ياد كرده است ( و نه به شمشير).
یقین دارم اکر پيروزيهاى نظامى از ناحيه فرهنگ نيرومندى تضمين نگردد هرگز پايدار نخواهد بود ، مغولها در تاريخ ايران بزرگترين پيروزى را كسب كردند ولى چون ملت بىیفرهنگى بودند به زودى در فرهنگ اسلام و ايران حل شدند و مسير خود را تغيير دادند.
سخن را با حديث بسيار پرمعنائى از پيغمبر اسلام: سه صدا است كه حجابها را پاره مىكند و به پيشگاه با عظمت خدا مىرسد : صداى گردش قلمهاى دانشمندان به هنگام نوشتن ، و صداى قدمهاى مجاهدان در ميدان جهاد ، و صداى چرخ نخريسى زنان پاكدامن ! البته تمام آنچه گفته شد در باره قلمهائى است كه در مسير حق و عدالت ، و در صراط مستقيم ، گردش مىكند ، اما قلمهاى مسموم و گمراه كننده بزرگترين بلا ، و عظيمترين خطر براى جوامع انسانى محسوب مىشود .
خداوندا ! ما را در پناه خودت از شر اشرار ، و مكائد دشمنان محفوظ دار.
پروردگارا ! استقامت و صبرى مرحمت كن كه در پرتو آن بتوانيم رضاى تو را جلب كنيم.
بارالها ! توفيق بهرهگيرى از نعمتهاى بىپايانت را به ما مرحمت كن پيش از آن كه ناشكريها آنرا از ما سلب كند.
آمين يا رب العالمين .
عبدالرووف توانا