چرا مسلمانان عقب افتادند؟
چرا مسلمانان عقب افتادند؟
نویسنده: محمد نسیم مهدی
رشد سریع علوم و تکنالوژی در اواخر قرن بیستم وهمچنان سقوط خلافت عثمانی باعث شد که بعضی از جوانان در کشور های اسلام نسبت به غرب احساس حقارت بنمایند و بالاخره به این نتیجه برسند که کشور های غربی به دلیل ترک دین و کلیسا به این ترقی و تعالی خیره کننده دست یافته اند. و با مقایسه وضع اسفبار کشور های اسلامی یگانه راه رسیدن به ترقی و رفا را ترک دین اسلام معرفی کردند.
و دین ستیزان در کشور های اسلامی همان شعار معروف مارکس را تکرار می کردند و این جمله مارکس را که «دین افیون ملت ها است» در مقاله ها و سخنرانی ها طور مکرر بازگو می کردند و به این نکته ظریف توجه نداشتند که مارکس بنابر نفرت عمیق که از دین مسحیت و کلیسا در دل داشت با افیون دانستن دین هدف اساسی اش از دین همان مسحیت بود زیرا او در مورد دین اسلام چیزی نخوانده بود و حتی معلومات ابتدائی در مورد دین اسلام نداشت اما او با بیان این جمله با یک سنگ بر فرق همه ادیان کوبید و دین ستیزان در کشور های اسلامی هم از این جمله برای کوبیدن دین اسلام استفاده اعظمی کردند و جوانان بسیاری را از دین دلسرد ساختند. مارکسیست ها در کشور های اسلامی با پول و امکانات خطرناکترین سازمان جاسوسی دنیا یعنی KGB احزاب چپی را تاسیس کرده و در بعضی از کشور ها توسط همین احزاب کودتا های نظامی را براه انداختند و قدرت آن کشور ها را به دست گرفتند و با تمام قدرت بر علیه دین اسلام مبارزه کردند وبرای کوبیدن دین اسلام از هر نوع ابزار و وسایل استفاده می کردند افترا ها، دروغ ها و تهمت های ناروا را ناجوانمردانه به اسلام می بستند و مسلمانان را بطور دقیق و سازماندهی شده یا از میان بر میداشتند یا اینکه محبوس می کردند و در زندان ها آن ها را بطور مرموز مانند آقای مرسی رئیس جمهور منتخب مصر به شهادت می رسانیدند.
یکی از حربه های بسیار مهم آن ها برای فریب جوانان بی خبر از دین مطرح ساختن این موضوع بود که در کشور های اسلامی علت مهم و اساسی عقب افتادگی آن ها همین دین اسلام است واگر ما مانند اروپائی ها و مارکسیست ها در کشور بزرگ اتحادیه جماهر شوروی دین رارها نمایم و به عقلانیت و علم متوسل شویم مانند آن کشور های مترقی بصوب ترقی و تعالی گام های بلندی بر خواهیم داشت.
حالا هم دین ستیزان همان سوال را در این عصر باز تکرار می کنند و برای فریب جوانان از همان حربه کهنه استفاده می کنند در حالیکه دانشمندان مسلمان همه عوامل عقب افتادگی مسلمانان را بطور دقیق بررسی نموده و مکرراً به دین ستیزان جواب داده اند ولی این دین ستیزان آن پاسخ ها را نادیده گرفته ناجوانمردانه باز این سوال را بار ها مطرح می کنند. ما در این مقال علت مهم عقب افتادگی مسلمانان که همانا هجوم مغلان، امیر تیمور ، سلاطین صفوی و هجوم گسترده کشور های استعار گر بر خلافت عباسی و عثمانی است می پردازیم.
مسلمانان در زمان خلفای اموی و عباسی به پیشرفت های چشم گیری نایل آمدند در مرحله نخست ابوجعفر منصور دوانقی به علما دستور داد که همه کتب یونانی وهندی وخراسانی را به عربی ترجمه کنند. دانشمندان مسلمان که درعلوم دینی شهره آفاق گشته بودند با ترجمه آثار فلاسفه و علمای علم نجوم و طب و غیره یونان وهندوستان وخراسان به لسان عربی به اسرع وقت موفق گشتند که در این عرصه ها هم گام های بزرگ بردارند. و در این دوران علمای بسیار بزرگ در جوامع اسلامی ظهور کردند و آثار نهایت ارزنده در عرصه های مختلف علوم از خود به جا گذاشتند. صد ها نفر دانشمند درعلوم فقه و تفسیر قرآن، مورخ، فیلسوف، ریاضی دان شیمی دان و غیره ظهور کردند . حکایت مشهور است که در زمان هارون رشید خلیفه عباسی مسلمانان بنابر خواهش امپراطور روم یک ساعت را در یک منار بلند در شهر قستنطنیه نصب کردند و زمانیکه زنگ این ساعت به صدا در آمد اهالی شهر با شمشیر ها و کلنگ ها به سوی منار دویدند و فکر می کردند که مسلمانان در بین این ساعت جن ها را محبوس کرده گمان کردند که این آواز بلند صدای جن ها است . گوستالوبون مورخ مشهور غربی می نویسند که اروپا مدیون مسلمانان اند زیرا اروپائی ها علوم را از مسلمانان به ارث گرفته اند.
در همین حال و احوال هلاکوخان ایلخانی نواسه چنگیزخان که در شهر تبریز مستقر شده بود عزم تسخیر شهر بغداد را کرد و شهر بغداد در این زمان معهد تمدن عالم بود و هزاران دانشمند که در علوم مختلف شهره آفاق گشته بودند در این شهر زندگی می کردند و صد ها مدرسه و مراکز علوم وجود داشت و صد ها کتابخانه نیز در این شهر وجود داشت هلاکوخان با لشکر عظیم خود با استفاده از خیانت و غدر القمه وزیر آخرین خلیفه عباسی بر شهر بغداد درسال ۶۵۶ هجری قمری ( ۱۲۵۸ م ) هجوم آورد و این شهر را به مدت چند روز با خاک یکسان کرد به تعداد دو میلیون مسلمان را در شهر ونواحی ان به شهادت رسانید و همه مدارس، مراکز فرهنگی و علمی و کتابخانه ها را ویران کرد و به آتش سوختاند و شهر بغداد را به ویرانه تبدیل کرد. مغول ها زحمات هفتصد ساله مسلمانان را با خاک یکسان کردند که بعد از این هیچگاه مسلمانان نتوانستند در فرصت های بعدی قامت خمیده خود را راست کنند. مسلمانان مدت هفت صد سال قافله سالار تمدن در جهان بودند که با صدها افسوس که این تمدن بزرگ بشری را مغولان وحشی کاملاً از بین بردند و بعد از آن این مغولان بر جهان اسلام به فتوحات خود در شهر های دیگر اسلامی ادامه دادند که در مسیر خود بر هر شهر که مسلط می شدند اولاً اهالی آن را قتل عام می کردند و ثانیاً دار و ندار آن هارا به یغما می بردند.
قتل عام مردم شهر های چون بخارا، سمرقند، بلخ هرات، اورگنج، قبچاق، طالقان، غزنی، شهر غلغله، فیروز کوه وغیره توسط چنگیز خان در آسیای میانه و خراسان در تواریخ مشهور است.
شما می توانید این جنایات بی حد و حصر مغولان را در تاریخ های چون، افغانستان در مسیر تاریخ، روضة السفا، طبقات ناصری و غیره مطالعه بفرمائید.
مغولان بر جهان اسلام بیشتر از یک و نیم قرن حکومت کردند در این دوران جز چور و چپاول و قتل و قتال اهالی شهر ها چیزی دیگری به ارمغان نه آوردند. بعد از آن امیر تیمور ظهور کرد و شهر های بغداد، دمشق، انادولی ترکیه و شیراز، آذربایجان، دهلی، هرات، بلخ، سبزوار وغیره را فتح کرد و در این فتوحات در حدود هفده میلیون مسلمان را به شهادت رسانید و در شهر های شیراز و سبزوار ایران از سر های قطع شده مسلمانان اهل سنت کله منار ها ساخت و این صفاک خون ریز یک بار دیگر جهان اسلام را به آتش کشید. و به هیچ مسلمان رحم نکرد. ولی بعد از وی خلفای عثمانی باز دوباره در ترکیه قوت گرفتند و اولاد امیر تیمور هم در خراسان و ایران و هندوستان به علم پروری رو آورند و از خود آثار نهایت بزرگ را به میراث گذاشتند ولی مسلمانان در این مدت کم موفق نشده بودند که قامت خمیده خود را راست کنند که به یک مصیبت بزرگ دیگر مواجه شدند. کشور های غربی که تازه به سلاح های مدرن مسلح شده بودند با الهام از عقلانیت و علم به دنبال چور و چپاول اموال مردم مسلمان مانند گرگ های گرسنه از هر سو بر خلافت بزرگ عثمانی هجوم آوردند و این خلافت را به چهل و هشت کشور خورد و بزرگ تقسیم کردند و هر کدام بر تعداد از این کشور ها مسلط شدند در این درگیری ها میلیون ها مسلمان را در کشور های آسیایی آفریقائی و اروپائی بقتل رسانیدند و دار و ندار آن ها را چور و چپاول کردند و در طول حکومت شان که تقریبا دو قرن دوام کرد هر حرکت بیداری اسلامی را به شدت سرکوب کردند و جنایات این کشور های استعمارگر در مصر، لیبی، الجزایر، سوریه، عربستان، هندوستان و افغانستان مشهور و معروف است این ها آخرین ضربه ی مهلک را بر جسم نیمه جان تمدن اسلامی کوبیدند. انگلیس ها بر هندوستان تا سال 1947 م حکومت کردند، کشور های اسلامی یکی پی دیگری در همین زمان به استقلال و آزادی دست یافتند و آهسته و آهسته به سوی ترقی و تعالی قدم برداشتند.
اگر دین ستیزان امروز دین اسلام را عامل بدبختی و عقب افتادگی مسلمانان می دانند اولاً تاریخ را خوب مطالعه نکرده اند و یا اینکه عمداً آن دوران طلائی مسلمانان را نادیده می گیرند و بعد از آن از دوران های شوم و سیاه که بر مسلمانان تحمیل شد هیچ یاد نمی کنند به گفته آن رند خرابات که خود را عمداً به کری و کوری می زنند تا از این میان لقمه نانی بدست بیاورند. این نکته ظریف را نباید فراموش کرد که دین اسلام باعث رشد و ترقی خلافت اموی و عباسی شدو مدت هفت صد سال مسلمانان را چنان رهبری و هدایت کرد که به اوج تمدن و شکوفائی رسیدند و آن های که جهان اسلام را تار و مار کردند و این تمدن عظیم بشری را از میان برداشته همه بی دین ها بودند. کشور های استعمار گر اروپائی همه دین و خدا را از زندگی خود بیرون انداخته بودند و در عوض خدا عقلانیت را و به عوض کلیسا و دین علم را جایگزین کرده بودند. آن ها به حکم عقلانیت مدرن خود بر خلافت بزرگ عثمانی هجوم آوردند و میلیون ها مسلمان را به شهادت رسانیدند و مدت دو قرن بر این کشور ها مسلط بودند و همه هستی آن ها را به یغما بردند.
عامل اساسی عقب آفتادگی جهان اسلام همین دین ستیزان غربی و شرقی بودند و اینک برعکس دین ستیزان معاصر آن دین ستیزان غربی را نیز تبرهٔ می کنند و به پیروی از باداران خود دین اسلام را مایه بدبختی مسلمانان معرفی می کنند.
این عجب رسمی است که هم می آیند ما را بقتل می رسانند و همه دار و ندار ما را چور و چپاول می کنند و بعداً دین ما را مایه بدبختی ما می دانند و خود را الگوی تمدن قلمداد می کنند که باید از آن ها پیروی کرد.
کمونیست ها بر افغانستان کشور ما به همین دلیل هجوم آوردند و به گمان آن ها ما مردمان وحشی بودیم و آن ها میخواستند ما را به سوی جامعه سوسیالستی یعنی ترقی سوق بدهند و فکر می کردند که اگر نصف اهالی افغانستان را در این راه بقتل برسانند از نظر اخلاقی مرتکب هیچ نوع جرم وجنایات نشده اند مانند بولشویک ها که تقریباً شصت ملیون انسان را در روسیه بقتل رسانیدند و همچنان مائوایست ها که تقریباً چهل ملیون انسان را در چین بقتل رسانیدند و خمیر های سرخ به رهبری پالپوت که از چهار ملیون نفوس کامبوج دو ملیون آن را کشتند و با وجود این جنایات هولناک هیج کدام ناراحت نبودند و این را حق مسلم خود می دانستند که خم به ابرو نمی آوردند و از نظر اخلاقی هیچ دغدغه وجدانی نداشتند و در هر محفل و رساله و کتابی خود ها را سرقافله سالار تمدن بشری قلمداد می کردند و به پیروی از آن ها افراد ی در کشور ما کوشش کردند که همان برنامه آن ها رادر افغانستان پیاده کنند. آنها بعد از به شهادت رسانیدن یک و نیم ملیون مسلمان حالا هم به افتخار از آن روزگار حاکمیت خود ها در کشور یاد می کنند و بی شرمانه خود ها را روشن فکر می دانند و دیگران را کهنه فکر و مرتجع می دانند.
جوانان بیدار کشور!
امیدوارم فریب دسیسه های دین ستیزان را نخورید زیرا آن ها همه مامورین معاش خور سازمان های جاسوسی کشور های کفری اند و بر علیه اسلام مبارزه سازماندهی شده را در کشور براه انداخته اند.