دلیل آغاز جنگ «طوفان الأقصی» از سوی مجاهدان فلسطین
دلیل آغاز جنگ «طوفان الأقصی» از سوی مجاهدان فلسطین
با وجودی که مجاهدان از رد فعل وحشیانۀ اسرائیل آگاه بودند، چرا جنگ را آغاز کردند؟!
پاسخ
به خاطر احترام موقعیت علمی، وهمچنین ضایع نکردن وقت در جنجالهای توخالی بیفایده، یا کمفایده، به طور عموم، تمایل چندانی ندارم به رد حرفهای پوچی بپردازم، که در سوشل میدیا مطرح میشود.
در روزهای گذشته برخی عزیزان از من در مورد افرادی پرسیدند که میگویند: لازم نبود انگشت در کندوی زنبورهای صهیونیستی کنید وآنها را بشورانید تا چنین شود!
این بار به طور استثنایی جوابی گذرا و سریع را بیان میدارم، که به ذهنم خطور میکند.
در این وضعی که ما قرار داریم حوصلۀ جواب کافی و شافی ندارم. تنها به چهار مورد اشارۀ سریع میکنم:
1. دشمن به صورت بیسابقهیی به اهانت به مسجد اقصی ویهودی سازی آن شروع کرده بود و با سرعت گامهای بلندی برای ویران کردن مسجد اقصی و بنای هیکل خودشان به جای آن، برمیداشت.
تجاوزاتی را که پیش از این طی دو یا سه سال انجام میداد، حالا در ظرف دو یا سه هفته انجام میداد.
این کار در کنار اهانت و تحقیر و شکنجۀ ساکنان بیت المقدس و به زندان انداختن فرهیختگان آنها انجام میشد. در کنار ممنوعیتی که بر بسیاری از مسلمانان اعمال کرده بود و به آنان اجازه نمیداد وارد مسجد شوند.
در مسجد بیش از 50 کلاس علمی دایر میشد که سالهاست تعطیل شده است.
چند روز قبل از عملیات بیش از 5000 صهیونیست با قدمهای نجس خود حرمت مسجد اقصی را درهم شکستند. طی 20 سال اخیر چنین تجاوزاتی با این وقاحت وبدین حجم صورت نمیگرفت.
این عملیات آمد تا جلو این تجاوزات و بیحرمتیها را بگیرد. نام عملیات یعنی “طوفان اقصی” گویای این ماجراست.
2. دشمن طی 15 سال گذشته تلاش دارد ما را آرام آرام زنده به گور کند: نسل جوان ما در این فضای خفقان، بزرگ شده است. جوانان بیست و سیساله، به طور کلی در تمامی ابعاد زندگی فلج شدهاند. بیشترشان نمیتوانند ادامۀ تحصیل دهند، یا ازدواج کنند، یا خانهیی بسازند و یا کاری پیدا کنند. پیامدهای این فشارها مشکلات اجتماعی حادی را به بار آورده، نرخ بیکاری و تأخیر ازدواج دختران بالا رفته و طومار بحرانهای اقتصادی و اجتماعی روز به روز درازتر میشد.
اخیرًا دههاهزار از جوانان، راهی کشورهای غربی شدهاند تا لقمۀ نانی به کف آورند. صدها تن آنها را نهنگها در آبهای دریا تکه پاره کردهاند. تنها آرزویشان این بود که از بحرانی مرگبار به بحرانی دیگر منتقل شوند.
3. دشمن به وحشیترین صورت، اسیران مؤمن را که تاج سر ما هستند، شکنجه میکند. به گونهیی که روزانه دهها بار مرگ را میچشند. تصور کنید برخی از اسیران مؤمن، بیش از 13 سال است در سلولی به مساحت یکونیم متر بهسر میبرند. برخی دیگر را وارد سلولهایی که در و دیوارش با کثافت و مدفوع مالیده شده میکنند و اسیر را مجبور میسازند طی 2 تا 3 روز زیر فشارهای روانی وحشتناک آنجا را تمیز کند. اسیران را لخت کرده آنها را در اثنای تمییز کردن سلولهای متعفن با تازیانه میزنند، وچون سلول را تمیز کرد به سلولی دیگر با همین وضع منتقل میکنند.
در آوان اخیر به صورت غیر قابل تصوری، اسیران را زیر فشار قرار داده بودند. آنها گمان میکردند امت آنها را فراموش کرده، کسی با آنها همدرد نیست واحساس نمیکند که چه وضع فلاکتباری دارند.
با بالا گرفتن نعرۀ مذهبی در حکومت صهیونیستی به رهبری “ابن غفیر” و همشکلانش، فشارها در جهنم زندان بر اسیران شدت گرفت و به مرحلۀ غیر قابل تحمل رسیده بود.
در ماههای گذشته، درخواستها و صداهای مردم برای رهایی اسیران و نجاتشان از این وضعیت فلاکتبار بلند شده بود.
اضافه بر این وضعیت بغرنج خانمهای اسیر بود، که به شدت مورد تحقیر و اهانت و تجاوزاتی که با دین و عفت و حیا در تضاد است و نمی خواهم بدان اشاره کنم، قرار میگرفتند.
این عملیات آمد تا برای این مشکلاتی که پایانپذیر نبود، حد و مرزی بگذارد.
4. آنچه “حرکت مقاومت اسلامی” صراحةً اعلام داشت، که به اطلاعات محرمانۀ دشمن دسترسی پیدا کرده بود، طی آن مشخص شد که دشمن خود را آماده کرده بود، برای حملۀ غافلگیرانه و وحشیانه و کمرشکن به نوار غزه تا آنرا با خاک یکسان کند. حماس خواست این فرصت را از دست دشمن بگیرد و اجازه ندهد به موقعیتی برسد که غافلگیر شدن نوار غزه را برایش مهیا میکرد. لذا با این حمله، موقعیت برتر غافلگیری دشمن را به خود اختصاص داد.
این هجوم غافلگیرانۀ گسترده، همه این اهداف را در برداشت.
ما در سال 2014 تجربۀ مشابهی داشتیم. یعنی به اطلاعاتی دست یافتیم که دشمن میخواهد حملۀ کمرشکنی را بر نوار غزه آغاز کند. مجاهدان بدون مقدمه با دهها موشک، ظرف دو روز دشمن را سراسیمه کردند، تا مجبور شد وارد جنگ شود و آن نقشههایی را که برای غافلگیر کردن مجاهدان و کشتن تعداد زیادی از رهبران جهادی و از بینبردن صدها مجاهد در قرارگاههای آموزشی و مواردی دیگر در سر داشت، نتواند پیاده کند و آرامانش را به دست آورد.
این چهار مورد را با عجله، زیر غرش هولناک موشکها وجتهای دشمن نوشتم، تا در پی آن بگویم:
مجاهدان در سنگر وضع خود را بهتر درک میکنند و وظیفۀ کسانی که اطلاع کافی ندارند، این است که قبل از اینکه بر دیدگاه معینی قناعت یابند، از مجاهدانی که در صحنهاند بپرسند و این در حقیقت، اقتضای حکمت است. این بدین معنا نیست که افرادی که خارج منطقه هستند، حق فتوا ندارند، اما از شروط فتوا این است که از وضعیت منطقه اطلاع کامل داشته باشند.
من با دلی رنجور، این کلمات را مینگارم. چرا که صحنۀ بحرانها، فرصت نصرت و یاوری است؛ نه وقت انتقاد و ایرادگیری.
آنهایی که با روایت چهای حکومتهای مستبد، که همان دیدگاه نظام صهیونیستی است سیراب شدهاند، با حرفهای ما هیچ قانع نمیشوند، بلکه فورا آماده میشوند تا به هرکسی که به باورهایشان کمترین خوردهیی بگیرد حملهور شوند. از اینروست که این مناقشات فایدۀ زیادی ندارد.
ما سالهاست فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را با جان و دل هضم کردهایم که گروهی همیشه در پی ضربه زدن وخیانت به جهاد هستند؛
و مژدۀ پیامبر الله صلی الله علیه وسلم برای پاسبانان مرزهای اسلام است که به یاری الله، مخالفان و طعنهجویان نمیتوانند هیچ ضرری به آنها برسانند.
من بر این باورم؛ برخی برایشان هیچ اهمیتی ندارد که ملتی به طور کامل زیر بار ذلت و خواری و شکنجه و فقر و بدبختی، و اسارت و حقارت اسیران و اهانت به مقدسات و تجاوز به بیت المقدس قرار گیرد. گویا این وضعیت بغرنج وضعیتی است کاملا طبیعی که باید با آن ساخت و سوخت.
نمیدانم این چه باطلی میتواند باشد، که به تو اجازه دهد او را ریشه کن سازی و او با کمال لطافت و نرمی و خوشطبعی با تو رفتار کند!
از الله متعال مسألت دارم با وجود ضعف و ناتوانیمان ما را پیروز گرداند و در این وضع نیاز و ناداری ما را از درگه کرم خویش بی نیاز گرداند.
با تمام عجز و ناتوانی که داریم ما را بر دشمن چیره گرداند. به ما عزت و کرامت داده از این ذلت و خواری نجاتمان دهد.
ما را از منت هر خائن ناکس و ایرادگر ذلیل، بینیاز گرداند.
الله بر همه چیز چیره و غالب است ولی بیشتر مردمان نمیدانند..
یکشنبه، 30/3/1445هـ موافق با 15/10/2023م مصادف با 23/7/1402 ش.
نهمین روز حماسۀ «طوفان اقصی».
نویسنده: علامه دکتر محمد بن محمد اسطل فلسطینی
ترجمه: د. امراء
اندکی ویرایش: د. فقیهی