به بهانه ۴۴مین سالروز قیام ۸ جوزای ۱۳۵۸؛ روایتی از این حماسه تاریخی
عبدالرزاق حاجی زاده
در این مقاله جریان مختصر قیام حماسه آفرین اعضای نهضت اسلامی افغانستان در هشتم جوزای سال ۱۳۵۸ در زندان وحشتناک پلچرخی را مطالعه خواهید کرد و در آخر آن فهرست کامل پاکبازان این نهضت که به مصاف خصم شافتند و داعی شهادت را لبیک گفتند؛ افزود شده است.
در کنار سایر مظالم و جنایات کمونیستان یکی هم این بود که زندانیان را زنده به گور می نمودند و با چنین جنایت هولناک خویش صد ها محبوس مظلوم و دست بسته را در گودال های قبلاً تهیه شده مدفون ساخته بودند. شعار کمونیستان این بود که در کشتن دشمنان، مرمی را هم مصرف نکنید این جنایت را در چندین مورد بر محبوسین و زندانیان روا داشته اند. وقتی گور های دسته جمعی دوره وحشت کمونیستان کشف گردید نشان می داد که تمامی اجساد زیر خاک بدون اصابت مرمی به شهادت رسیده بودند و آنان زیر انبوهی از خاک شده و بر فراز آن وسایط سنگین وزن سرکسازی گردانده شده بود.
این بار به تاریخ هشتم جوزای ۱۳۵۸ خواستند این جنایت را در مورد یکصد و هجده تن از بهترین و نخبه ترین اعضای نهضت اسلامی که از جمله محبوسین زمان حکومت داوود بودند مرتکب شوند. در حالی که قبلاً در محاکم حکومت داوود محبوسین متذکره محکوم به مجازات مختلف شده بودند و از لحاظ حقوقی حق محکوم ساختن جزای مجدد و دوباره آن ها را کسی نداشت.
برنامه دشمن
چون کمونیستان به هیچ گونه حقی ارزش قایل نبودند و همچنان تمامی آن محبوسین از جمله مبارزین طراز اول نهضت اسلامی بودند و نزد کمونیستان چهره های معروف و سرشناس در امر مبارزه علیه الحادیت و فساد محسوب می شدند از نظر کمونیستان بی دین باید آن ها دوباره مجازات می شدند و آن هم به جزایی که در قاموس بشریت نمونه و مثالی از آن وجو نداشت.
نخست محبوسین را تحت نام این که شما محبوسین زمان حکومت قبلی داوود هستید رها می شوید در دهلیز های زندان جمع نمودند چون از اعدام آن ها قبلاً مقام رهبری محبوسین گزارش های موثق به دست آورده بود. این مکر آن ها به دو دلیل قابل فهم برای زندانیان بود. ۱- نظامیان رژیم خواستند تا محبوسین بدون گرفتن لباس و سایر لوازم شان از زندان بیرون شوند و ۲ – تلاش کردند تا دستان آنان را دستبند بزنند که به لطف و عنایت الله تعالی مؤفق نشدند.
پس از واقف شدن از نیت شوم مسئولان زندان؛ مقام رهبری محبس عبدالستار مستوفی ذریعه عسکر های ارتباطی مراتبی را اعلان نمود از جمله این که چون حکومت خلقی حکم اعدام برادران را صادر نموده است تصمیم بر این است تا به جای این که در حال مظلومیت به شهادت برسیم و زنده به گور شویم دست به قیام خواهیم زد.
او در چنین لحظات حساس دستور داده بود که محبوسین به نکات ذیل عمل کنند:
۱ – برادران همه وضو بگیرند تا حین شهادت، جان های شیرین خود را با طهارت به پیشگاه خدا تقدیم بدارند.
۲ – برادران در هر بلاک یکتن را به صفت مسئول و قوماندان خویش تعیین نمایند.
۳ – برادر عبدالهادی پدر؛ به صفت قوماندان عمومی این رستاخیز تعیین گردیده و سایر برادران موظف اند از دستورات او پیروی کنند.
۴ – برادر طارق مسلمیار وظیفه دارد تا با صدای ملکوتی و رسای خویش؛ قبل از شروع کارزار، صدای برحق محبوسین نهضت اسلامی را به گوش حکام کمونیست مردم مسلمان کشور و جهانیان برساند.
آهسته آهسته لحظات سپری می گردید و عقربه های ساعت به پیش می رفت در حالی که همه در صف طویل به اساس نام های شان که در لیستی به رنگ سرخ درج شده بود ایستاده بودند؛ انتظار دستور فرمانده عمومی خویش را می کشیدند.
چون سکوت در زندان از بروز یک حادثه حولناک حکایت می کرد و دیگر شکی در اجرای دستور میرغضب زندان (مدیر محبس) مبنی بر بستن دستان محبوسین و حرکت دادن شان به سوی کشتارگاه باقی نمانده بود؛ برادر طارق مسلمیار به بیانیه انقلابی خویش آغاز کرد .
آغاز حماسه
همچنان برادر عبدالهادی پدر منتظر بود تا با نخستین عکسل العمل مدیر محبس و سران حکومت خلقی قومانده مقابله و جنگ را صادر نماید وضعیت لحظه به لحظه حساس شده می رفت وقتی مدیر محبس به بستن دستان اولین برادر امر صادر کرد؛ فرمانده عمومی قیام، با صدا و نعره ملکوتی الله اکبر قومانده مقابله و قیام را صادر نمود. برادران در اولین وهله، چندین میل اسلحه کلشینکوف دشمن را به غنیمت گرفتند ولی چون حکام کمونیست به مقابله و قیام زندانیان باور کامل داشتند تفنگ های صف اول عساکر خلقی را بدون مرمی توزیع نموده بودند وقتی برادران از این ترفند خلقی ها مطلع شدند با هجوم بر صف دوم عساکر، تعدادی از سلاح ها و کلشینکوف های آن ها را به دست آوردند و رستاخیزی را برپا نمودند در حالی که تعداد زیاد کمونیستان به هلاکت می رسیدند.
برادران زندانی هم یکی پی دیگر نقش زمین می شدند و به شهادت می رسیدند جنگ خونینی میان دو طرف جریان پیدا کرد که الی اواخر آن شب ادامه داشت چیزی نمانده بود قیام کنندگان بر زندان مسلط شوند ولی وقتی مقامات رده بالای رژیم کمونیست در جریان قرار گرفتند؛ فوراً قوای چهار زرهدار را که در نزدیکی های محبس موقعیت داشت جهت سرکوب قیام کنندگان به داخل محبس فرستاده شد که با آمدن آن ها شدت جنگ افزایش یافت.
معرکه حق و باطل الی طلوع آفتاب روز نهم جوزا ادامه پیدا کرد که با شهادت آخرین فرد از برادران زندانی جنگ اختتام یافت و سپس به جای این که کمونیستان موفق شوند محبوسین را با پای خود شان به کشتارگاه ببرند و آن ها را زنده به گور کنند اجساد بی جان شان را که در اثر رشادت و قهرمانی و مقابله با قاتلان شان به شهادت رسیده بودند مانند سنگ و کلوخ جمع نمودند و به گودال ها دفن کردند.
فهرست شهدای این معرکه
۱. سید عبدالرحمن ۲. استاد غلام حبیب ۳. استاد عبدالقادر توانا ۴. سیدعمر ۵. انجینر محمد عمر۶. انجینر محمد زمان۷. سید احمد ۸. استاد عبدالحبیب ۹. استاد محمد ابراهیم “همیم “ ۱۰. استاد سربلند ۱۱. سید خیل آقا ۱۲. انجینر عبدالصبور ۱۳. انجینر غلام نبی ۱۴. غلام حضرت منیب ۱۵. احمدشاه ۱۶. محمد شاه ۱۷. قاضی محمد عمر ۱۸. استاد محمد آصف ۱۹. محمد نسیم طارق مسلیمیار ۲۰. شیرعلی ساتک ۲۱. ضیاءالدین پیلوت ۲۲. عبدالوهاب خان ۲۳. صادق خان ۲۴. عبدالواحد خان ۲۵. قاضی نجیب الله ۲۶. داکتر عبدالشکور ۲۷. شاه ابدال ۲۸. انجینر شفیق ۲۹ا. نجینر عتیق الله ۳۶. داکتر ولی جان ۳۷. عبدالحمید ۳۸. محمد نسیم بهار ۴۰. عبدالعظیم ۴۱. عبدالقیوم ۴۲. غلام سخی واثق ۴۳. قاری معصوم ۴۴. مولوی امیرمحمد ۴۵. مولوی غلام حضرت ۴۶. مولوی عبدالرشید ۴۷. مولوی حمید الله (صاحب حق) ۴۸. مولوی محمد نسیم عابد؛ پسر مولوی محمد یونس خالص ۴۹. مولوی عبدالغفور پروانی ۵۰. مولوی محمدصادق ۵۱. مولوی عزیز الرحمن ۵۲. داکتر شمس الحق ۵۳. طاهر خان ۵۴. عظیم الله ۵۵. قاری اعظم ۵۶. شاه جهان ۵۷. انجینر وزیر ۵۸. انجینرعبدالحی ۵۹. انجینر عبدالرازق ۶۰. معلم محمد امین ۶۱. محمد خطاب ۶۲. نادرخان ۶۳. استاد نذیرخان ۶۴. محمودشاه ۶۵. حامد شاه ۶۶. سید بازی ۶۷. محمدطاهر ۶۸. استاد فضل الربی ۶۹. عبدالعظیم۷۰. اصغرمحمد ۷۱. مهدی خان ۷۲. نادر بدخشی ۷۳. محمدنسیم ۷۴. داکتر شاه ولی ۷۵. انجینر عبدالعالم ۷۶. سلیم خان ۷۷. آقامحمد عایل ۷۸. سید اسماعیل پاسخ هاشمی ۷۹. اختر محمد سلیمان خیل ۸۰. عبدالستار مستوفی ۸۱. سحرگل زلمی ۸۲. عبدالغفور لالا ۸۳. طاووس خان۸۴. نورخطاب ۸۵. عبدالحق ۸۶. گل رحمن ۸۷. فضل الرحمن ۸۸. عبدالاحد ۸۹. نورالحق ۹۰. استاد سید احمد ۹۱. سید محمد قاسم ۹۲. محمد الله ۹۳. حاجی سمیع الله ۹۴. حاجی عبدالغفار ۹۵. عبدالرحمن الینگاری ۹۶. محمد طاهر میدانوال ۹۷. عبدالطیب ۹۸. استاد گل محمد وردک ۹۹. تورن عبدالهادی مشهور به پدر ۱۰۰. مولوی عبدالهادی.
۱۰۱. سهیل منگل۱۰۲. استاد ملنگ ۱۰۳. مولوی دوست محمد ۱۰۵. سراج الدین مشهوربه مدیر صلاح الدین ۱۰۶. غلام فاروق ۱۰۷. محمد آصف ۱۰۸. عبدالرب ارغندیوال ۱۰۹. گل محمد پیلوت ۱۱۰. محمود یوسف ۱۱۱. لومری برید من محمد حکیم ۱۱۲. سیدخلیل ۱۱۳. لومری برید من زلمی خان ۱۱۴. غلام فاروق ۱۱۵. محمد آصف ۱۱۶. صحبت خان سرمعلم ۱۱۷. رسول جان ۱۱۸. مولانا جمعه خان.
روح تمام شهدای نهضت اسلامی شاد و راه شان پُر رهرو باد