الحمد لله و كفى و سلام على عباده الذين اصطفى و بعد: فاعوذ بالله من الشيطن الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم
زمانى كه استعمارگران و اشغالگران وارد يك كشور مى شوند و مقدرات مردمش در اختيار خود مى گيرند، چند كار اساسى را روى دست مى گيرند:
1- ذليلترين و منحط ترين چهره را استخدام نموده؛ بر كرسى اقتدار نصب مى كنند، اقتدار به گونه كامل در اختيار خود شان مى باشد؛ اما در ظاهر و براى اغوا و وفريب مردم اين چهره هاى پست را چون بت و گودى كوكى يا روباتى بر كرسى مى نشانند كه ريموت كنترولش در دست آنان مى باشد. زعيم بومى چون برده و غلام بى اختيار عمل مى كند.
همانگونه كه قرآن مى فرمايد:
إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗ ۚ وَكَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ ٣٤
يقيناً زمانى كه ملوك و كشوركشايان؛ وارد سرزمينى مى شوند؛ آن را به تباهى مى كشند، عزيزترين اهالى اش را ذليلترين مى سازند و همواره چنين مى كنند.
يعنى شخصيتهاى شريف و معزز را تذليل و تحقير مى كنند، مى رانند، به سركوب شان مى پردازند و پسترين افراد را به قدرت مى رسانند.
2- ملت را به دو گروه حاكم و محكوم تقسيم مى كنند، به اين تقسيم بندى رنگ قومى مى دهند، اقليت قومى را حاكم مى سازند و اكثريت قومى را به اين دليل سركوب و تضعيف مى كنند كه ادعاء مالكيت كشور را دارند و در برابر هر اشغالگر از كشور چنان دفاع مى كنند كه از خانه و كاشانه دفاع مى نمايند.
همانگونه كه قرآن مى فرمايد:
إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأٓرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡ ۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
يقيناً كه فرعون در زمين سركشى و خودبزرگ بينى كرد و مردمش را به گروها تقسيم كرد، برخى را به استضعاف و زبونى كشاند؛ فرزندانش ذبح مى كرد و زنانش را زنده مى گذاشت، يقيناً كه او از مفسدين بود.
3- استعمارگران تلاش مى ورزند وحدت ملى سرزمين اشغال شده را متلاشى كنند، هر چه مايه استحكام وحدت ملى آنان است، هر رشته و پيوندى كه مردم را متحد نگه داشته؛ بايد از بين برود، دين، فرهنگ، زبان، تاريخ، ارزشهاى دينى و ملى، افتخارات تاريخى بايد مضمحل و نابود شوند، به تعصبات قومى و نژادى دامن زده شود، احساس بيگانگى و نفرت از همديگر بايد ميان اقوام سرزمين ايجاد گردد، كار به جنگهاى قومى و نژادى كشانده شود، تمامى امكانات وحدت و همكيشى نابود گردد، عوامل و مايه هاى وحدت ملى بايد از ريشه خشكانده شوند. مخصوصاً دين كه اساسى ترين عامل وحدت اقوام است؛ بايد بساطش برچيده شود. اولين و مهلكترين ضربات بايد بر ارزشهاى دينى وارد گردد، زمانى كه رشته هاى دينى و همكيشى بگسلند؛ ملتهاى متحد پارچه پارچه و به اقوام پراگنده و متخاصم تبديل مى شوند، استعمارگران به آسانى مى توانند يكى را توسط ديگرى سركوب كنند و كشور شان را براى هميش در تصرف خود داشته و بر آن حكومت كنند.
4- از تأسيس حكومت نيرومند؛ هر چند در رأسش غلام و مزدور آنان قرار داشته باشد؛ مانع مى شوند، حكومت ضعيف، شاريده، دچار اختلافات داخلى و عاجز از اداره كشور مى سازند، اقتدار محدود اين حكومت را نيز ميان چندين غلام و مزدور خود تقسيم مى كنند، زمانى يكى را به ديگرى تعويض مى كنند، و گاهى يكى را با ديگرى تهديد و تخويف نموده و همه را به انقياد كامل در برابر فرامين و دستورهاى خود مى سازند.
ما مصداق اين آيات مباركه را در اين چهل سالى كه كشور ما در اشغال دو ايبر قدرت بود؛ به چشم خود ديديدم.
دو مراسم تحليف؛ جداگانه و همزمان؛ و در پايتخت و در دو قصر كنار همديگر؛ حادثه اى است كه خيلى از حقائق را مجسم مى سازد.
ما در تاريخ خود حكومتهاى موازى را نيز تجربه كرده ايم، پدر در مركز و شهزاده در يكى از ولايات، يك برادر در مركز تاج شاهى را بر سر گذاشته و برادر ديگر جر يكى از ولايات، يك شهزاد مزدور را اين كشور استعمارى حمايت كرده و شهزاده ديگر آن استعمارگر!! اما دو رئيس جمهور در پايتخت را قبل از اين تجربه نكرده ايم!!
اين وضعيت كه براى ملت مؤمن و ستمكشيده ما مايه تأسف و تألم است، چند حقيقت دردناك را بازگو مى كند:
1- نيروهاى خارجى خواهان همين وضعيت اند، در پى آن اند كه از افغانستان يك ليبيا، سوريه و عراق ديگر بسازند.
2- انتخاباتى را سازماندهى و برگزار كردند كه در تقلب، جعل و تزوير و نازلترين سقف مشاركت مردم؛ در تاريخ تمامى ديموكراسى هاى زشت و بد همتا و نظير ندارد.
و نتيجه اش همين كه اكنون مى بينيم؛ دو مراسم تحليف در دو قصر پايتخت.
كشورهاىى كه نيروهاى شان در افغانستان حضور فعال و حاكم بر مقدرات مردم دارند؛ از همين انتخابات نامشروع، پر از تقلب و مضحك و نتائج جعلى آن حمايت مى كنند، سفراء و قومندانان نظامى شان در يكى از اين مراسم شركت مى كنند،
و متصل آن تلاش مى ورزند تا تجربه تأسيس حكومت ناكام و بدنام وحدت ملى را بارى ديگر تكرار كنند. بارى ديگر تقسيم قدرت ميان دو جناح.
اين وضعيت اكثريت افغانها را به اين تشويش انداخته كه نيروهاى خارجى قصد دوام وضعيت فعلى، ادامه جنگ و تجزيه افغانستان را دارند.
در تمامى انتخابات قبلى نيز همين كار را كردند،
3- با قاطعيت مى توانيم بگوييم كه سټراټيژى ناټو در بعد سياسى همانگونه ناكام بوده كه در بعد نظامى ناكام و ناموفق بود. نتوانستند حكومت نيرومند، متحد، موفق و مورد تأييد مردم بسازند. خود اعتراف مى كنند كه حكومت كابل مفسدترين حكومت به سطح تمامى دنيا است!!
نه خواستند و نتوانستند انتخابات شفاف، با مشاركت گسترده تر مردم برگزار كنند، و مانع اختلاف بر سر نتائج آن شوند.
چند روز قبل از برگزارى اين مراسم؛ ما سه مجموعه (ثبات و همگرايى، صلح و عدالت اسلامى و مجموعه رئيس جمهور قبلى آقاى كرزى) به اين توافق رسيديم كه طرحى مشترك براى حل بحران ارائه كنيم،
به آنان پيشنهاد كردم كه:
1- انتخابات را كان لم يك بگيريم و باب آن را ببنديم
2- بر صلح تركيز كنيم و مواضع مان را در باره صلح توحيد كنيم،
3- داكتر اشرف غنى را به عنوان رئيس جمهور حكومت تا زمانى بپذيريم كه با طالبان بر سر حكومت آينده به توافق مى رسيم. پس از اين او بنابر توافق احزاب سياسى رئيس جمهور خواهد بود؛ نه در نتيجه انتخابات قبلى، چون اين انتخابات جز يك تيم براى احدى پذيرفتنى نيست
4- در اين مدت در كنار رئيس جمهور شوراى عالى تصميم ايجاد مى شود كه مشتمل بر چهار جناح خواهد بود (تيم دولت ساز، ثبات و همگرايى، صلح و عدالت اسلامى و مجموعه آقاى كرزى), اين شورى آخرين و مقتتدرترين مرجع تصميم گيرى در تمامى قضاياى مهم ملى؛ به شمول صلح و وضع سياستهاى مهم داخلى و خارجى خواهد بود،
4- بگذاريم همين حكومت كنونى با همين تركيب فعلى اش، بدون تغيير در كابينه و وزراء و والى ها به كارش ادامه دهد.
5- نه خواهان حكومت مشاركتى باشيم و نه حكومت ائتلافى شبيه حكومت وحدت ملى و نه تقسيم قدرت بر احزاب و اشخاص.
آقاى كرزى و داكتر عبدالله عبدالله با اين طرح توافق كردند، تصميم گرفتيم كه هر سه ما اين طرح را با تيم دولت ساز، و طرفهاى ذيدخل داخلى و خارجى در ميان بگذاريم.
به تمامى طرفهاى از سوى هر سه ما بطور جدا جدا ابلاغ شد، جز تيم دولتساز ديگران همه آن را طرح معقول و حلال مشكلات خواندند.
تيم دولتساز خواهان انحصار قدرت و صلاحيت به طور كامل بود، و مى خواست ديگران آن را برنده انتخابات بپذيرند؛ كه خواست شان نه معقول بود و نه قابل قبول براى احدى.
مسئوليت حوادث بعدى به دوش اين تيم خواهد بود.
اشتراك برخى از سفراء و هيئتهاى ديپلوماتيك در مراسم تحليف؛ اين شكوك و شبهات را ميان افغانها ايجاد كرده كه كشورهاى متبوع شان نيات بدى در مورد افغانستان دارند!!
آيا تعجب آور نيست كه كشوهاى غربى و آنان كه ادعاء مى كنند علمبرداران ديموكراسى، مردم سالارى و حقوق بشر اند؛ از انتخاباتى حمايت مى كنند و بر نتائج آن صحه مى گذارند كه 4.3 در صد ملت در آن شركت كرده، و كميسيون نامستقل انتخابات كه به اداره ذيلى دولت و مطيع و فرمانبردار يك تيم تبديل شده، به گونه كاملاً غيرقانونى و به رويت 2.1 در صد آراء تقلبى كسى را برنده انتخابات اعلان كرده كه جز اين تيم احدى آن را نمى پذيرد.
لازم بود كشورهاى دوست افغانستان بى طرفى شان را حفظ مى كردند و تا زمانى از حمايت يك طرف خوددارى مى ورزيدند كه افغانها به اختلافات شان پايان بخشيده و به توافق مى رسيدند.
ملت و تمامى كسانى كه از وضعيت ناراض اند و خواهان تغيير مثبت ان و احساس مسئوليت مى كنند؛ بايد دست به هم بدهند و به اقدام قاطع و جدى متوسل شوند، و قبل از آن كه كار به جايى برسد كه ديگر قابل مهار كردن نباشد؛ دست به كار شوند.
تيم دولتساز حاضر شد 40 در صد حكومت را به طرف مقابل بدهد؛ با آن كه اين را خط سرخ خود گرفته بود
ما هيچ طرفى را در تشكيل و اعلان حكومت هاى موازى و حكومتهاى ائتلافى حمايت نمى كنيم.
جايگاه هر حزب و شخص بايد از طريق انتخابات و توسط مردم تعيين شود.
سبحانك اللهم بحمدك نشهد ان لااله الا انت نستغفرك و نتوب اليك
دوهمه خطبه
الْحَمْدُ لِلَّهِ نحمده و نَسْتَعِينُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، و نؤمن به و نتوكل عليه وَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا، و سيئات اعمالنا، مِنْ يَهْدِهِ اللَّهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَا هَادِيَ لَهُ، وَنَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وحده لاشريك له وَنَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اما بعد: قال سبحانه و تعالى
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا * وَدَاعِيًا إِلَى اللهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا * وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللهِ فَضْلًا كَبِيرًا * وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ وَكَفَى بِاللهِ وَكِيلًا
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ بارك الله لنا و لكم فى القرآن العظيم و نفعني و اياكم بالآيات و الذكر الحكيم واستغفروه انه هوالغفور الرحيم